Menu

غزل شماره ۱۰۰

100

۱- به پیش قدّ تو شمشاد سربلند مباد
به فکر فخرفروشی به باغ و بند مباد
۲- به احترام قدومت به بوستان، سَرِ سرو
به پایت ار نشود خَم، دگر بلند مباد
۳- به غیر من که در این شهر جان فدای تواَم
خیالِ آن به سر هیچ شهروند مباد
۴- پسند خاطری و از میان مشتاقان
سوایِ من دگرت خاطری پسند مباد
۵- به جز دو چشم حسودان به هیچ چشم دگر
که محوِ نور جمالت شود، گزند مباد
۶- ز فرط عشق، طرفدار انحصار توام
ز من مَرَنج و ز من خاطرت نژند مباد
۷- طبیب وار «جلالی» کشیده نازت و باز
«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد»
 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *