Menu

شب یلدا، شب حافظ، شب جلالی

 

در محضر استاد عزیز آقای عبدالحسین جلالیان و تفأل ایشان به دیوان حافظ
.

۱- بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصّه سر آید
۲- خلوت دل نیست جای صحبت اغیار
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
۳- صحبت حُکّام، ظلمتِ شب یلداست
نور ز خورشید خواه، بو که برآید
۴- بر دَرِ ارباب بی مروّت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
۵- ترک گدایی مکن که گنج بیابی
از نظر رهروی که در گذر آید
۶- صالح و طالح متاع خویش نمودند
تا که قبول افتد و چه در نظر آید
۷- بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
۸- غفلت حافظ درین سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بی خبر آید

 

یک دیدگاه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *