Menu

غزل شماره ۱۲۵

125

۱- به سوی میکده ام رهروی اشارت کرد
چه خوب کرد که کار از سر بصارت کرد
۲- نداشت میکده دارالعباد و حوزه ی یزد
«خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد»
۳- به نام جعلیِ مهمانپذیر، میکده ای
کنار شهر بنا کرده و تجارت کرد
۴- به ابتکارِ عمل کرد کار کارستان
به استتار چه گویم چسان مهارت کرد
۵- دلم گرفت زِ بَس شیخِ شهر از سرِ وعظ
سخن ز ذکر نجاسات و از طهارت کرد
۶- حدیثِ شرحِ شراب طهور و حور بهشت
ز حوض و چشمه ی کوثر به صد عبارت کرد
۷- ز خمس و تُسع بگفت از برای جمع مرید
شریک دخل شد و حبیب جمع غارت کرد
۸- نشان راه سعادت از آن «جلالی» یافت
که جنب میکده آن دوست را زیارت کرد
 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *