Menu

غزل شماره ۷۵

74

۱- دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد و از غم ما هیچ غم نداشت
۲- یا رب مگیرش اَر چه دل چون کبوترم
افکند و کُشت و عزّت صید حَرم نداشت
۳- بر من جفا ز بخت من آمد وگرنه یار
حاشا که رسم لطف و طریق کَرَم نداشت
۴- با این همه هر آن که نه خواری کشید از او
هر جا که رفت هیچ کسش محترم نداشت
۵- ساقی بیار باده و با مدّعی بگوی
انکار ما مکن که چنین جام، جم نداشت
۶- هر راه رو که ره به حریم دَرش نبرد
مسکین برید وادی و رَه در حرم نداشت
۷- حافظ ببر تو گویِ فصاحت که مدّعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت

 

معاني لغات غزل (۷۵)

 

يارب مگيرش: خدايا به حساب او مياور، مؤاخذه‌اش مكن.

عزت: احترام.

صيد حرم: شكار مرغهاي محوطه حرم.

حرم: (استعاره) در اينجا به معني خانه دل عاشق.

حاشا: مطلقاً هرگز.

مدعي: صاحب ادعاي بي‌حق و خلاف واقع و بي‌دليل.

انكار: حاشا، باور نداشتن، قبول نداشتن.

انكار ما مكن: ما را منكر مشو.

حريم در: اطراف آستانه.

حرم: (استعاره) خلوت دلدار، محوطه امكنه مقدسه.

بريد وادي و: بيابان را طي كرد.

 

معاني ابيات غزل(۷۵)

 

(۱) ديدي كه يار قصد ديگري غير از جور وظلم نداشت پيمان خود را شكست و از غم ما غمي به دل راه نداد.

(۲) خدايا او را ببخش، هرچند كه كبوتر دل مرا گرفت و كشت و حرمت صيد حرم دل را نگاه نداشت.

(۳) اين از بخت بد خودم بود كه به من جفا رسيد وگرنه نمي‌توان راه و رسم مهرباني و بزرگواري يار را ناديده گرفت.

(۴) با همه اين احوال هركس از دست او رنج وزبوني نكشيد هركجا رفت مورد احترام كسي واقع نشد.

(۵) ساقي جام‌باده بياور و به مخالفين ما بگو كه بيهوده منكر اعتقاد ما نشوند زيرا جمشيد همچنين جامي در اختيار نداشت.

(۶) چه بسيار سالك و پوينده راه كه با آنكه رنج راه را به خود هموار كرد، به اطراف حرم نرسيد و در حرم راه نيافت.

(۷) حافظ تو گوي فصاحت را از ميدان دربرده در اختيار‌گير كه مدعي تو نه هنري دارد و نه از هنر خبري.

 

شرح ابيات (۷۵)

 

وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعيل فاعلات

بحر غزل: مضارع مثمّن اخرب مكفوف مقصور

 

اين يكي از غزلهاي عاشقانه‌يي است كه شاعر در ايام جواني سروده و در عين حال كه از محبوب بي‌وفاي خود گله مي‌كند به خاطر تعلق خاطري كه در ميان است اين بي‌اعتنايي را بر او مي‌بخشد.

مفاد بيت پنجم و هفتم اين غزل دليلي بر اين است كه از همان ايام جواني حافظ داراي دو دسته مدعي بوده است. يك دسته به سبب شراب‌خواري او را مورد شماتت قرار مي‌داده و افرادي هم از سلك شعرا بر شعر او حسد مي‌برده و سبب رنجش خاطر او را فراهم مي‌كرده‌اند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *