Menu

دَر آی و بنگر

 

 

در آ از خانه ای آرام جانم
بده روی خود ای خوشرو نشانم

 

جوانی را که دیدی دوش در راه
زدی لبخند بر او، من همانم

 

شدی پنهان ز چشم من و لیکن
به پیش دیدگان باشی عیانم

 

تو را خوشبخت کردن نیست آسان
مکن تردید چون من می توانم

 

در آ از خانه و سازم سرافراز
کنار کوچه نزد عابرانم

 

بتابان آفتاب چهره بر من
نما دلگرم از خود یک زمانم

 

در آ تا بنگری آن یار دوشین
(جلالی) را و سازی شادمانم

 

یزد ـ ۱۳۹۵/۰۲/۰۴

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *