در آ از خانه ای آرام جانم
بده روی خود ای خوشرو نشانم
جوانی را که دیدی دوش در راه
زدی لبخند بر او، من همانم
شدی پنهان ز چشم من و لیکن
به پیش دیدگان باشی عیانم
تو را خوشبخت کردن نیست آسان
مکن تردید چون من می توانم
در آ از خانه و سازم سرافراز
کنار کوچه نزد عابرانم
بتابان آفتاب چهره بر من
نما دلگرم از خود یک زمانم
در آ تا بنگری آن یار دوشین
(جلالی) را و سازی شادمانم
یزد ـ ۱۳۹۵/۰۲/۰۴