Menu

غزل شماره ۷

07

۱- صوفی بیا که آینه صافیست جام را
تا بنگری صفای می لعل فام را
۲- راز درون پرده ز رندان مست پُرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام را
۳- عنقا شکار کس نشود دام باز چین
کانجا همیشه باد به دست است دام را
۴- در بزم دور یک دو قدح درکش و برو
یعنی طمع مدار وصال دوام را
۵- ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش
پیرانه سر بکن هنری ننگ و نام را
۶- در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند
آدم بهشت روضه دارالسلام را
۷- ما را بر آستان تو بس حقّ خدمت است
ای خواجه باز بین به ترحّم غلام را
۸- حافظ مرید جام می است ای صبا برو
وز بنده بندگی برسان شیخ جام را

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *