Menu

غزل شماره ۱۱

11

۱- ساقی به نور باده برافروز جام ما
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
۲- ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
۳- هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما
۴- چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان
کاید به جلوه سرو صنوبر خرام ما
۵- ای باد اگر به گلشن احباب بگذری
زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما
۶- گو نام ما ز یاد به عمدا چه می بری
خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما
۷- مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
ز آنرو سپرده اند به مستی زمام ما
۸- ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما
۹- حافظ ز دیده دانه اشکی همی فشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما
۱۰- دریای اخضر فلک و کشتی هلال
هستند غرق نعمت حاجی قوام ما

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *