۱- | اگر چه باده فرح بخش و باد گل بیزست |
به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیزست | |
۲- | صراحیی و حریفی گرت به چنگ افتد |
به عقل نوش که ایام فتنه انگیزست | |
۳- | در آستین مرقّع پیاله پنهان کن |
که همچو چشم صراحی زمانه خونریزست | |
۴- | زرنگ باده بشوییم خرقه ها در اشک |
که موسم ورع و روزگار پرهیز است | |
۵- | مجوی عیش خوش از دور واژگون سپهر |
که صاف این سر خم جمله دُردی آمیزست | |
۶- | سپهر برشده پرویز نی ست خون افشان |
که ریزهاش سر کسری و تاج پرویزست | |
۷- | عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ |
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریزست |