دوش یکی هوروشی مَه جبین
سرو قدی گل بدنی نازنین
حلقهِ ما خلوتیان را نگین
زمزمه ای کرد به گوشم، چنین:
از همه، شد مِهرِ تو با جان عجین
با تو کنم صبح شبی دل نشین
*
فَلا تَکُونَنَّ مِنَ المَمتَرین (۱)
*
گفتمش ای دلبر سیمین بدن
غنچه دهن طوطیِ شِکّر شکن
زین همه عشّاق به وجه حَسَن
من به تو دل داده ام و تو به من
شکر گزارت منم ای سیم تن
ضمن تشکّر بشنو این سخن
*
وَ لا تَجِد اَکثَرَهُم شاکِرین (۲)
*
چونکه بدیدند رقیبان پست
بین من و یار بُوَد بند و بست
او بُتِ من باشد و من بُت پرست
رشته ی مِهرَش نتوانم گسست
تاج غرور همگیشان شکست
هیچ نَبُدشان سر و حال نشست
*
هَنا لَکَ وَ انقَلِبُوا صاغرین (۳)
*
جمله سرافکنده و خوار و زَبون
از غم این واقعه دل غرقِ خون
از غضب و خشم به حال جنون
فحش نثارِ من و دنیایِ دون
با غم و ناکامیِ از حدّ برون
یک یک از آن خانه شدندی برون
*
فَاَصبَحُوا فی دارِهِم جاثِمین (۴)
*
یک تن از این جمع که ناباب بود
رابط میخانه و محراب بود
پاسِ گذر را که رَسن تاب بود
کرد خبر ز آنکه خبریاب بود
پاس بدو گفت اگر ناب بود
مشتری امشب سرداب بود
*
اُولئِکَ لَهُم عَذاب مَهین (۵)
*
وقت سحر بوده، بلا در رسید
مُحتَسِب مستِ گذر سر رسید
دخترک آن لحظه به چادر رسید
از دَرِ همسایه به مَعبَر رسید
کیسه چو شُل گشت و به کف زر رسید
رفت عسس این سخن از در رسید
*
کَذلِکَ نَفعَلُ بِالمُجرمین (۶)
*
(۱)سوره ی بقره، آیه ی ۱۴۷. پس البته تو نباید از تردیدکنندگان باشی.
(۲)سوره ی اعراف، آیه ی ۱۷. و تو بیشتر آنان را شکرکنان نیابی.
(۳)سوره ی اعراف، آیه ی ۱۱۹. پس همانا مغلوب شدند و برگشتند خوارشدگان.
(۴)سوره ی اعراف، آیه ی ۷۸. پس صیحه ایشان را فرو گرفت و در خانه (های) خویش فرو مُردند.
(۵)سوره ی لقمان، آیه ی ۷.برای ایشان عذاب بزرگی است.
(۶)سوره ی صافات، آیه ی ۳۴. ما با مجرمین مثل آن عمل می کنیم.