Menu

غزل شماره ۲۹۴

294

۱- تا دیده بر جمالت کارآمد است و مایل
اَعراضِ نابکاران در بین ماست حایل
۲- مشکل تراش باشد آن مدّعی که گوید
حلّال مشکلات است در جمله مسائل
۳- در بین عاشقانت در آخرین ردیفم
هر چند بودم عاشق بر رویت از اوایل
۴- افکنده سر ز خجلت در زیر و گشته مجنون
تا دیده بید در باغ، بالای آن شمایل
۵- در ساختار مستی هر چند، می تواناست
در پیش چشم مستت باشد به عجز قائل
۶- شیخان دزد و رندان پیوسته در دو قطبند
از کثرتِ رذایل وز کثرت فضایل
۷- ما عاشقیم اما رسم وفا در این شهر
گویا ز خوبرویان یکباره گشته زایل
۸- دست «جلالی» ای کاش مانند دست حافظ
«یا رب ببینم آن را بر گردنت حمایل»
 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *