۱- |
تا دیده بر جمالت کارآمد است و مایل |
|
اَعراضِ نابکاران در بین ماست حایل |
|
|
۲- |
مشکل تراش باشد آن مدّعی که گوید |
|
حلّال مشکلات است در جمله مسائل |
|
|
۳- |
در بین عاشقانت در آخرین ردیفم |
|
هر چند بودم عاشق بر رویت از اوایل |
|
|
۴- |
افکنده سر ز خجلت در زیر و گشته مجنون |
|
تا دیده بید در باغ، بالای آن شمایل |
|
|
۵- |
در ساختار مستی هر چند، می تواناست |
|
در پیش چشم مستت باشد به عجز قائل |
|
|
۶- |
شیخان دزد و رندان پیوسته در دو قطبند |
|
از کثرتِ رذایل وز کثرت فضایل |
|
|
۷- |
ما عاشقیم اما رسم وفا در این شهر |
|
گویا ز خوبرویان یکباره گشته زایل |
|
|
۸- |
دست «جلالی» ای کاش مانند دست حافظ |
|
«یا رب ببینم آن را بر گردنت حمایل» |
|
|