Menu

غزل شماره ۴۰۲

402

۱- گاهی بیفتد چشمم بر آن ماه
 آن هم نه در بر، بل بر سر راه
۲-  چندی نشستم تنها به کویش
 پشتم به دیوار رویم به درگاه
۳-  شاید چو آید از خانه بیرون
 سیرش ببینم در نحو دل خواه
۴-  عشقش برانگیخت ما را و محروم
 ماندیم، زیرا گشتیم گمراه
۵-  بسیار گشتیم در زیر این طاق
 از بهر یک جفت در عمر کوتاه
۶-  کردیم و خواندیم اما اثر نیست
 در ناله شب، ورد سحرگاه
۷-  حالی «جلالی» می بیند از دور
 او را و جفتش را، گاه و بی گاه
 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *