Menu

غزل شماره ۱۱۰

۱- کسی که حسنِ خطِ دوست در نظر دارد
محقّق است که او حاصل بصر دارد
۲- چو خامه بر خطِ فرمانِ او سر طاعت
نهاده ایم مگر او به تیغ بردارد
۳- کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه
که زیر تیغ تو، هر دم سری دگر دارد
۴- به پای بوس تو دستِ کسی رسید که او
چو آستانه بدین در همیشه سر دارد
۵- ز زُهد خشک ملولم کجاست باده ی ناب
که بوی باده مدامم دماغ تر دارد
۶- ز باده هیچت اگر نیست این نه بس که تو را
دمی ز وسوسه عقل بی خبر دارد؟!
۷- کسی که از در تقوی قدم برون ننهاد
به عزم میکده اکنون سر سفر دارد
۸- دل شکسته حافظ به خاک خواهد برد
چو لاله داغ هوایی که بر جگر دارد

 

معانی لغات غزل ۱۱۰

 

حسنِ خط :زیبایی خطِّ عذار ، زیبایی سبزه خط.

محقق : مسلّم ، ثابت شده ، نام نوعی خط تحریر.

حاصل بصر : بهره یی که از نگرش برده می شود.

خط فرمان : نوشته ، سند و حکم و دستور.

به تیغ بردارد : با تیغ ببُرد.

پروانه : جواز ، رخصت ، اجازه .

زیر تیغ تو هردم سری دگر دارد :زیر شمشیر تو هر بار ،با سر بریدن باز سر برآورد.

آستانه :پیشگاه ، محوطه زمین جلوی درگاه ورودی.

زهد خشک : خشکه مقدسی ، زهد با ریا

تَر : تر و تازه و شاداب.

دماغ تر دارد : مغز را تر و تازه و دور از خشکه مقدسی نگه می دارد.

مدام: در اینجا به معنی همیشه ، شراب.

زباده هیچت اگر نیست : اگر از باده هیچ بهره یی به تو نمی رسد ….. .

دم : لحظه .

وسوسه : تحریک ، اندرز و تلقین شیطانی نفس اماره .

وسوسه عقل :واداشتن عقل به تفکر در عالم خلقت و سرگردانی حاصل از آن.

دل شکسته : دل نومید .

 

معانی ابیات غزل۱۱۰

 

(۱) کسی که مشتاقانه به زیبایی خطّ سبزِ چهره دوست می نگرد، مسلماً از این دیدار بهره برداری می کند .

(۲)به مانند قلم سَرِ اطاعت بر خط فرمان او نهاده و بر نمی داریم تا اینکه او با تیغ سَرِ ما را بردارد .

(۳) کسی به مانند شمع اجازه دیدار تو را پیدا کرد که زیر تیغ تو، با از دست دادن سر خود ،باسری تازه تر سر برآوَرَد .

(۴) کسی به آرزوی پای بوسی تودست یافت که مانند خاک آستانه در ، سر بردرگاه تو خاکِ درت داشته باشد.

(۵) از خشکه مقدّسی بیزارم . شراب ناب کجاست ؟ زیرا بوی شراب پیوسته دماغم را تر وتازه وشاداب نگه می دارد .

(۶) اگر از شراب هیچ سودی نمی بری ، تنها این بهره برایت کافی نیست که تو را لحظه ای از وسوسه عقل دور نگاه می دارد .

(۷) آن کسی که از راه پرهیزگاری هیچ گامی فراترنگذاشته ، اینک سر آن دارد که راه میخانه را پیش گیرد .

(۸) دل خونین و ملول حافظ به مانند لاله ،داغ حسرت آرزویی را که بر جگر دارد با خود به خاک خواهد برد .

 

شرح ابیات غزل (۱۱۰)

 

وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن

بحرغزل : مجتّث مثمّن مخبون اصلم

 

*

 

سـعـدی :

کـس آن کنـد کـه دل از یـار خویش ؟

مگر کسی که دل از سنگ سخت تر دارد

سلمان ساوجی:

زسوز نیم شبانم کسی خبر دارد

کـه چون چراغ شـبی زنـده تا سحر دارد

مـن آن نـیـم کـه سـر از خـط دوســت بـردارم

وگــر بـه تیـغ سـرم بـی دریـغ بـر دارد

*

مـرا سـری است که پیـشـت نـهـاده ام ، بـردار

دگـر مگـوی که سـلمان سـری دگر دارد

غزل سلمان ساوجی که سه بیت آن در بالاآورده شد غزلی لطیف و مورد توجه حافظ است . سلمان ساوجی برای سر ، در دوبیت بالا ، سر از خط دوست برداشتن ، سر با تیغ بی دریغ برداشتن ، سر در پیش نهادن ، سر برداشتن ، سری دگر داشتن را که همگی ترکیبات زیبایی است در کمال بلاغت آورده و همین مورد توجه حافظ قرار گرفته و سبب و انگیزه سرودن این غزل توسط او شده و او همه این موارد یاد شده بالا را به نحوی بازگو وبازسازی کرده است .

 

سلمان می گوید :

من آن نیم که سر از خط دوست بردارم

و گر به تیغ سرم بی دریغ بردارد

حافظ می گوید :

چو خامه بر خط فرمان او سر طاعت

نـهـاده ایـم ،مـگـر او به تیغ بردارد.

سلمان می گوید :

مرا سری است به پیشت نهاده ام ، بردار .

حافظ می فرماید :

به پای بوس تو دست کسی رسید که او

چو آستانه بدین در همیشه سر دارد.

سلمان می گوید : دگر مگوی که سلمان سری دارد .

حافظ می فرماید:

کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه

که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد.

دربیت مطلع غزل حافظ ، حُسنِ خط، حُسن و خط ، حُسنِ رخ ، هر سه ضبط شده و به حکم مفاد بیت دوم این غزل و آوردن کلمه ( محقق ) در بیت حُسنِ خط ارجح است زیرا نام نوعی خطّ تحریر در قدیم خط محقّق است که یاد آور سبکی است در انشاء خطّ و جمله خط ِ فرمان در بیت دوم نیز تأیید دیگری است بر توّجه شاعر بر حُسنِ خط دوست و ذکر این مطلب ضرورت دارد که در گذشته وصف خط عذار محبوب هم مانند وصف خال چهره او در نزد شعرا معمول و ممدوح بوده است .

بیت هفتم شاید اشاره یی باشد به داستان شیخ صنعان و در بیت مقطع نیز شاعر اشاره به داغی دارد که مانند لاله بر دلش نهاده شده و آن را با خود به گور خواهد برد.و بعید نیست اشاره به داغ از دست دادن عزیز از دست رفته یی مانند فرزند او باشد.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *