Menu

راه بَندان

ما راه را برای ملاقات بسته ایم:
بر زائران خویش، ز بس زار و خسته ایم

 

بستیم راه را که به واقع نداشت سود
از خواستارهای بی هدف خود گسسته ایم

 

تنها کنار خانه میان کتابها:
خامش برای خواندن آنها نشسته ایم

 

آنها که لازم است نهادیم گرد خویش
از خواندن بقیه گذشتیم و رسته ایم

 

ره بستن و نخواندن بعضی کتابها:
فعلاً نداشت سود و از آن هر دو جسته ایم

 

باری، تو خود مخیر درکی که بنگری:
ما از چه نوع مردم و از دار و دسته ایم

 

عرض (جلالی) اینکه مَپندار راه بند:
ما را، نمای فرض که فَردی خجسته ایم

 

یزد ـ جمعه ۹۹/۸/۳۰

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *