Menu

محصورِ بلا

از چار طرف بلا بر آید
آیا شود این بلا سر آید؟

 

ای خادم نوجوان ندانم:
نفعی رسد از تو یا ضَرّ آید؟

 

نوباوه پسر برای تو ریش:
زود است و به دل چو خنجر آید

 

ریش تو چو مرگ ماست بتراش
مگذار که جان ما در آید

 

از خانه همجوار تحقیق:
کن چیست که شوری و شر آید

 

محصور بلا شدیم و هی اشک:
بر چهره ز دیده تر آید

 

مادام کند دعا (جلالی)
بر خوان ز مُدام ساغر آید

 

یزد ـ ۹۹/۸/۱۳

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *