…
خواهم نگار میل به من را نشان دهد
گوید بلی، به همره آن سر تکان دهد
شب زنده داریم شده چندیست کار و بار
چشمم جواب نفی به خواب شبان دهد
پیری رسیده است و مرا روح شاد نیست
شادی فلک به مرد و زن نوجوان دهد
آنگونه کار کشته و فعال و زنده است:
چرخ فلک تحرک و شادی به آن دهد
ور همچو مرد تنبل و بیکار سر کُند:
راهی که پیش پاش بود آنکه جان دهد
عارف بود به حال تفکر ولی خموش
جاهل عنان خویش به دست زبان دهد
بیدار مانده است (جلالی) تمام شب
وقت است تا که گوش به بانگ اذان دهد
یزد ـ سه شنبه ۹۹/۷/۸