Menu

به خوانندهِ اَشعارم

سلامت میکنم خواننده و میخواهم از ایزد:
نسیم تندرستی بر سر و جان و تنت بیزد

 

تو ای خواننده شعرم مرتب خامه را سَر کُن
فدا و برخی آن خامه و آن تیغ سر تیزد

 

دعایت میکنم باشی سلامت در پناه حق
مصون باشی زِ انواع بلا، مانند هر چیزد

 

دعائی را که از روی صداقت بر زبان دارم:
خدا داند که از صدق دلم از عمق جان خیزد

 

ز حق خواهم دعایم همچنان بردی بر اندامت:
و یا همچون عبائی، در تمام عمر آویزد

 

مداماً ز ابر رحمت بر تو آب آبرو بارد
بشوید پیکرت را، درد و رنج و غم فرو ریزد

 

سلامت میکند دانم (جلالی) شعر من بر خوان
مبادا حین خواندن پای نسیانت به ره لیزد

 

یزد ـ چهارشنبه ۹۹/۷/۲

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *