…
سلامت میکنم خواننده و میخواهم از ایزد:
نسیم تندرستی بر سر و جان و تنت بیزد
تو ای خواننده شعرم مرتب خامه را سَر کُن
فدا و برخی آن خامه و آن تیغ سر تیزد
دعایت میکنم باشی سلامت در پناه حق
مصون باشی زِ انواع بلا، مانند هر چیزد
دعائی را که از روی صداقت بر زبان دارم:
خدا داند که از صدق دلم از عمق جان خیزد
ز حق خواهم دعایم همچنان بردی بر اندامت:
و یا همچون عبائی، در تمام عمر آویزد
مداماً ز ابر رحمت بر تو آب آبرو بارد
بشوید پیکرت را، درد و رنج و غم فرو ریزد
سلامت میکند دانم (جلالی) شعر من بر خوان
مبادا حین خواندن پای نسیانت به ره لیزد
یزد ـ چهارشنبه ۹۹/۷/۲