Menu

بهترین دارو

در باغ، سبزی چمن و سرو ناز و بید
از ابتدای فصل بهاران دهد نوید

 

آمد نسیم معتدل از طرف کوهسار
رفت آن هوای برفی و طوفانی شدید

 

از عطر گل هزار خوش آواز مست شد
آنگه که این نسیم ملایم بر او وزید

 

وقت است تا کنند دل از دست دادگان
از باغ و راغ و سبزه و گل دید و بازدید

 

وقت است تا کنند ز راه گلو مدام
کم کم شراب ناب به شریان و در ورید

 

تا گر به دل بود غم و دردی، رود زیاد
از یمن معجزی که کند در بدن نبید

 

آری به سان باده موثر به دفع غم
ز آن به دوای درد (جلالی) کسی ندید

 

یزد ـ ۹۷/۱۰/۱

یک دیدگاه

  1. سلام و درود استاد عزیز .در پی شعری بودم که کلمه دارو را در خود جا داده باشد به شعر شما برخوردم که دوای درمان بود.

    لذت بردم .

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *