Menu

در حضور عارف شهیر

دلم خوشست و بود در کمال وجد و سرور
که داد دست که تا یابم افتخار حضور

 

حضور عارف کامل رسیده مست شوم
ز جام باده هم صحبتی ز فرط غرور

 

اجازتی که گرفتم به دوستان گفتم
که خوشدلم که شود چشم تنگ دشمن کور

 

کلاه خویش بر انداختم ز شوق و شدم
به چشم اهل نظر مشتهر بدین منظور

 

شدم چه زود میان عوام شهره شهر
که از عنایت یک عارفم کنون مشهور

 

که او چو شاه سلیمان و من گدای وی ام
که زیر پای وی افتاده ام به حالت مور

 

اگر که امر دهد جان دهم، دهم فی الفور
برای دادن و اجرای آن منم مأمور

 

کنار عارف کامل (جلالی) است کنون
به گوش هوش برای شنیدن دستور

 

یزد ـ ۹۶/۱۲/۱۲

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *