Menu

ترجمان دِل

64-ترجمان-دِل

باش ای بوده در میان دلم

در کنارم، عزیز و جانِ دلم

 

دل ربودی ز من بر این بی دل

کَرَمی کن بده نشان دلم

 

گوش دل باز کُن که می گوید

شرحِ حال مرا زبان دلم

 

دلبران می برند دل ها را

نیست در دستِ من عنانِ دلم

 

بس که دل داده ام به این و به آن

همه گویند قهرمانِ دلم

 

ماه روی تو بی گمان باشد

روشنی بخشِ آسمانِ دلم

 

با رقیبم میانه ای داری

آتش افتاده در میان دلم

 

دل هر جایی «جلالی» گفت

این غزل هست ترجمان دلم

 

یزد یکشنبه ۱۳۶۶/۷/۵

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *