Menu

حَبس پرورشگاهِ دزد

 

 

بر آن سَرم که زِ آزادی و زِ بند و زِ بست
سخن بگویم و از هر چه در دو حالت هست

 

به حبس و حبسی اَش، از قول آن کسی گویم
که بُرده‌اند به حبسش شبی به حالت مست

 

کسی به درد دل بندیان رسد که شبی
شنیده شرح غم و حال و روزِشان به نشست

 

در این زمانه به حبسند جمع ریز و درشت
شرور و قاتِلْ و شبگرد و دزد و باده پرست

 

به حبس و بند تمامی به گِردِ هم جمعند
دو پای در غُل و زنجیر و دستبند به دست

 

جوانِ نادم تواب و دزد سابقه‌دار
برابرند چه پیر و جوان چه عالی و پست

 

بسا جوانِ پشیمان ز سارق آموزد
روال سرقت و شد دزد چون زِ زندان رست

 

برای دزد شدن حبس پرورشگاهست
بس اَست حرف (جلالی) اگر به خانه کس است

 

یزد- ۱۳۹۳/۶/۳۰

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *