عشق نوریست مدام که ز شرقِ دلِ دل بیداران سر برآورده و در کاسهِ سر میتابد عقل کوریست که دام در رهِ عشق نمودهست نهان تا به بند آورد اَرْ نورِ بَصَرْ میتابد جای عشق است به دل پای عقل است به گِل