Menu

سخنی با خوانندگان

پیشگفتار2


سخنی با خوانندگان محترم
در پیش گفتارِ دوره ی چهار جلدیِ «شرح جلالی بر حافظ» و دیوان حافظی که در سال ۱۳۷۹ منتشر گردید، مشروحاً انگیزه ی چاپ و انتشار آن کتاب ها توضیح داده شده و در این جا به اختصار یادآور می شود که بنا به درخواست یک جوان دانشجوی دانشکده ی ادبیات زبان فارسی ترکمنستان، در شهر عشق آباد، که در پاسخ این سؤال که آیا شرح های نوشته شدهِ بر دیوان حافظ را که به زبان فارسی نوشته شده است خوانده اید؟ گفت: خوانده ام. امّا آن چه را که باید از حافظ بدانم درک نکرده ام و به دنبال سخنانِ خود اضافه کرد: ما احتیاج به یک جزوه ی صد صفحه ای تحقیقی درباره ی حافظ داریم تا همان طور که پوشکین شاعر روسی را با آن می شناسیم حافظ را هم بشناسیم.
او راست می گفت و همین انگیزه نوشتن شرحی توسط این ناتوان شد که بر مبنای کتاب حافظ قزوینی – غنی در ۱۰۷ صفحه، حافظ به خواننده معرفی و برای ۴۷۴ غزل حافظ هم معانی لغات – معانی ابیات – شرح غزل و شأن نزول آن منطبق بر حوادث تاریخی و زمان انجام گرفت که در سال ۱۳۷۹ توسط انتشارات یزدان در تهران منتشر گردید.
امّا انگیزه ی سرودن اشعار این دفتر و انتشار این کتاب، چنین است که در تیرماه سال ۱۳۸۲ شمسی که برای دیدن پسر و نوه هایم به شهر ونکووِر کانادا رفته بودم، پس از یکی دو روز، از آن جایی که نوادگان و پدر و مادرشان روزها به دبیرستان و کالج و سرِ کار خود می رفتند و تا غروب من تنها در خانه بودم، اوقاتم به صرف آب دادنِ چمن و نشستنِ سر کوچه و قدم زدن در خیابان های آن حوالی می شد. ناچار روزی برای مطالعه به کتاب خانه ی فرزندم مراجعه تا کتابی برای خواندن بیابم که با کمال تأسف در میانِ آن همه کتاب مهندسی و آرشیتکتی و کتاب های دیگر که همه به زبان انگلیسی و فرانسه بود، تنها یک جلد کتاب حافظ یافتم که آن هم تألیف خود اینجانب بود که با خطّ نستعلیق و بر مبنای کتاب حافظ قزوینی – غنی چاپ شده بود. به ناچار روزها به صورت تفنّن به مطالعه ی غزل های خواجه ی شیراز می پرداختم و خاطرات گذشته نوشتن شرح آن را به خاطر می آوردم تا این که یک روز این اندیشه در من قوّت گرفت که در این ایّام مرخصی و فراغت خیال به سرودن غزل هایی بر همان وزن و بحر غزل های حافظ و با همان قافیه و ردیف و تعداد ابیات بپردازم و تا موقعی که به ایران برمی گشتم حدود شصت غزل سروده شده بود.
روزی در ایران این سروده ها را که از برکت بی کاری ایامِ مسافرت سروده شده بود به دوستی شاعر و سخن وری گزیده گو و پرتوان نشان داده و شرح حال بازگفتم و با کمال شگفتی مواجه با تشویق و اصرارِ آن ادیب سخن پرداز گردیدم که فرمود به این کار ادامه دهم، و به این طریق مبادرت به سرودن غزل های دیگر نموده و سرانجام به انتشار آن اقدام گردید.
اینک از خوانندگان محترم تقاضا دارم که آن را به عنوان سیاه مشقی و به دیده ی اغماض نگریسته و در صورت لزوم از غزل های حافظ آن که با دقّت هر چه تمام تر مطابقت شده بهره برده و این جسارت را بر این ناتوان ببخشایند.
دکتر عبدالحسین جلالیان
(جلالی)

۱- سخن ز حافظِ شیرین زبانِ رندِ شُجاع
بُوَد ضرور در این وضع و حال و این اوضاع
۲- سرآمدِ همه شاعرانِ ایرانی
که تا به عرش رسانیده او ز فرش شعاع
۳- چِنو سخنور و بدعت گزارِ یکتایی
ندیده تا به کنون کارخانهِ اِبداع
۴- برای آن که بخوانند شعرِ نابش را
بُوَد میانهِ کَرّوبیان همیشه نزاع
۵- قصیده مثنوی و قطعه و رباعی او
همه چنان غزل اوست بهترین انواع
۶- نخست شعر بدیعش که «… ایّها السّاقی» است
بود کلام همه صوفیان به وقت سماع
۷- شرابِ ناب کلامش نمی کند هرگز
هر آن چه نوش کند گوش، در سَرِ تو صُداع
۸- زبانِ حال «جلالی» به حافظ این باشد
«که من غلامِ مطیعم تو پادشاهِ مُطاع»

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *